جایگاه کار و کارگر در نظام اقتصادی اسلام
اندیشه های سرمایه داری که اقتصاد و ثروت را در اختیار طبقات مرفه و ثروتمند جامعه قرار داده است،
دیگر نحله های اقتصادی که در بالابردن قدرت مالی بزرگ مالکان و اقشار بالای اجتماعی نظریه پردازی می کنند، نظام اقتصادی اسلام بیشترین اهمیت و توجه را به کار حلال و کارگران داده است و اصول و احکام لازم برای گرامیداشت کارگر و بالابردن سطح زندگی او و انجام کار مشروع در جامعه را بیان ساخته است.
اسلام سه نوع کار را در جامعه مفید می داند، کار دستی که کارگران یا کشاورزان انجام می دهند، کار فکری و علمی مانند خدماتی که معلمان و نویسندگان به جامعه ارائه می دهند و کار احساس و هنری. آیین اسلام همواره انگیزه و تمایل شخصی فرد را در زمینه کار مورد علاقه در نظر گرفته است تا فرد با انجام حرفه و فعالیت مورد علاقه خود بتواند کارایی و نتایج مفیدتری را به جامعه ارائه نماید. تناسب شغل و کار با علایق و توانایی های فرد امری مهم می باشد، چرا که انگیزه و علاقه به کار، باعث رفع خستگی و کسالت می گردد.
مقایسه روش اقتصادی دین اسلام با اقتصاد سرمایه داری و سوسیالیستی
از مشخصات دو رژیم اقتصادی سرمایه داری و سوسیالیستی کدامیک با اسلام منطبق است و کدامیک نیست.
الف. مالکیت فردی نسبت به چیزی که خود مالک تولید کرده است این اندازه، هم مورد موافقت سرمایهداران است و هم مورد موافقت سوسیالیستها و با موازین اسلامی نیز منطبق است، چیزی که هست سوسیالیستها میگویند با توسعه وسائل تولید سرمایهداری، ادامه کار مؤسسات تولیدی خصوصی عملا غیر ممکن است.
ب. ارث . در ارث سرمایهداری اختیار مطلق با مورث است. در اسلام فقط نسبت به ثلث، مالک اختیار مطلق دارد، و باقی طبق ما فرض باید تقسیم شود، اما سوسیالیستها ارث به اولاد را فقط میپذیرند لیس الا.
ج. طبیعی بودن– نه ظالمانه بودن- اختلاف افراد در ثروت و مالکیت. از نظر سرمایهداری میتواند این اختلاف خیلی فاحش باشد، از نظر اسلام اختلاف فاحش که منتهی به فقر طبقه دیگر نه به واسطه بیماری، بلکه به واسطه بیکاری یا قلت مزد بشود ممکن نیست جز از طریق ظلم و استثمار.
د. مالکیت ثروت به وسیله استخدام نیروی طبقه کارگر در یک مؤسسه تولیدی. سوسیالیستها مدعی هستند که سودی که سرمایهدار از این راه میبرد همان ارزش اضافی نیروی طبقه کارگر است، علیهذا مطلقا نه تنها در رژیم مخصوص سرمایهداری قرن 19 و 20 منتهی به استثمار میشود. به طور مسلم اسلام اصل استخدام، مزد دادن در کارهای غیر تولیدی وسیله سرمایهداری، نظیر مزد خیاط و عمله بنائی و مستخدم خانه و بالاخره عمل استیجار رقبات را در اینگونه کارها تجویز میکند و لازمه معتبر شناختن مالکیت فردی ولو در غیر وسائل تولید، ضرورت این عمل است. و اما استخدام کارگر برای تولید و فروش محصول کار او؟ معلوم نیست که در صدر اسلام تا زمانهای نزدیک به زمان ما اینچنین عملی بوده است یا نبوده است. مثلا استخدام شبان برای گوسفند بوده است ولی استخدام بافنده برای کارگاه بوده است یا نبوده است؟ مثلا استخدام عمله برای ساختن خانه برای سکونت بوده است ولی آیا استخدام عمله برای ساختن خانه هایی برای فروش بوده است یا نبوده است؟ و به هر حال اگر به دلیل قاطع ثابت شود که سودی که از این راه عاید مالک می شود ارزش اضافی نیروی کارگر است وظلم و استثمار است آیا با اصول اسلام قابل انطباق هست یا نیست؟ بعلاوه قطع نظر از ارزش اضافی مستلزم تسلط اقتصادی و حتی سیاسی افرادی بر اجتماع است و آیا اسلام این گونه تسلطها را می پذیرد یا نه؟و اما مالکیت ثروت به وسیله ابزار تولید بدون استخدام طبقه کارگر مسلما جایز است.
اموال و کالاها و خدمات از نظر نوع و ازنظر شدت و ضعف احتیاج به آنها و از نظر قلّت و کثرت وجود کالا و از نظر ارزش تفاوت دارند و برای اینکه استقمار تحقق پیدا نکند بدین منظور پول به عنوان حاکم عادل بین مردم وضع شد و دو وظیفه مهم به آن محوّل گردید :
1ـ وظیفه مبادله .
2ـ وظیفۀ حفظ ارزشها .
جایگاه کار و کارگر در نظام اقتصادی اسلام جایگاه کار و کارگر در نظام اقتصادی اسلام
[download id=”20162″ format=”6″]